زبان حال حضرت معصومه سلام الله علیها....
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سال ها منتظر روی برادر بودم
چقدر مردم این شهرولایی خوبند
که سرم را  نشکستند خدایی خوبند
چادرم دور و ورم بود به پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود به جایی نگرفت
روی قبرش بنویسید برادر بوده
سالها منتظر دیدن خواهر بوده
بنویسید کفن بود خدایا شکرت
هرچه هم بود بدن بود خدا یا شکرت
بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
بنویسید دراین شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد
من کجا؟شام کجا؟ زینب بی یارکجا؟
من کجا؟بام کجا؟ کوچه و بازار کجا
گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتی
من نبودم به سوی مرقد جانان رفتی
روی قبرش بنویسید که عطشان نشده
بدنش پیش نگاه همه عریان نشده
یار هم آنقدری داشت که غارت نشود
درکنارش پسری داشت که غارت نشود
او کجا؟نیزه کجا؟گودی گودال کجا؟
او کجا؟نعل کجا؟پیکر پا مال کجا...

وفات بانوی کرامت حضرت معصومه س تسلیت