استادی پرسید:چرا وقتی عصبانی هستیم داد میزنیم؟
یکی از دانشجویان گفت:چون در آن لحظه خونسردیمان را ازدست می دهیم،
استادگفت:این درست،
اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان است داد می زنیم؟
بعداز بحث های فراوان سرانجام استاد چنین توضیح داد:
هنگامی که دونفرازیکدیگرعصبانی هستند قلبهایشان ازیکدیگرفاصله می گیرد
و برای جبران این فاصله مجبورند دادبزنند،،هرچه عصبانیت بیشتر،فاصله بیشتراست
وانها باید صدایشان را بلندترکنند

سپس استاد پرسید:
هنگامی که دونفرعاشق همدیگرباشند چه اتفاقی می افتد؟
آنها به آرامی باهم صحبت می کنند،
چرا؟
چون قلب هایشان خیلی به هم نزدیک است وهنگامی که عشق شان به یکدیگربیشترشد
حتی حرف معمولی هم باهم نمی زنندوفقط درگوش هم نجوا می کنندوعشق شان همچنان بیشترمی شود
سرانجام حتی نجواهم نمی کنندوفقط یکدیگررا نگاه می کنند.
این همان عشق خدا به انسان وانسان به خداست که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را درهمه وجودت حس می کنی
اینجاست که بین انسان وخدا هیچ فاصله ای نیست ومی توانی دراوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن بازکنی
با اوحرف بزنی
خدایى باشید و عاشق....