با کمک های ایران به سوریه و لبنان چه کارهایی می شد در ایران کرد؟!
می شد سطح علمی ایران را مثل قطر و کویت و سعودی آنقدر بالا برد تا ظرف 9 سال 1000درصد رشد علمی پیدا کنیم یا مثل قرقیزستان قاهر313 بسازیم یا مثل مصر و مالزی موجود زنده به فضا بفرستیم. می شد آن پول را به دانشگاه ها تزریق کرد تا مثل اسرائیلی ها جزء چند کشور اول دنیا در نانوتکنولوژی، کامپوزیت، سلولهای بنیادی و هوافضا باشیم. می شد مثل کشورهای گوگولی مگولی پایین خلیج فارس با جذب بهترین های دنیا توی المپیک اول باشیم. می شد به لحاظ فرهنگی آنقدر رشد کنیم تا مثل اروپای غربی 25 درصد موالیدمان بی پدر صاحب شناشنامه باشند یا از هر 5 دخترمجردمان 4 تایش باکره نباشد. می شد چندین و چند دیسکو زد تا رفقای وطن فروشمان عربی رقصیدن جلوی سعودی ها و عبری رقصیدن جلوی اسرائیلی ها را خوب یاد بگیرند. می شد روز ولن تاین به همه ی کاکل زری ها وام بلاعوض داد تا برای دوست دخترهای شان ادکلن ریچ گرل بخرند. و مگر کویت و قطر و سعودی بخاطر اینکه چراغ هایشان را در خانه نگه داشته اند و به مسجد نفرستاده اند الان سرآمد عالم نیستند؟!
سال پیش شهید حسن شاطری با حسرت برای مان می گفت که کشورهایی مثل کویت و قطر و سعودی صد برابر ایران در لبنان هزینه می کنند. و من با چشم خودم بزرگراه های عظیمی را دیدم که شرق و غرب لبنان را به هم متصل میکرد و اینسو و آنسوی آن پرچم دولت کریمه ی کویت و قطر برافراشته بود. خرج می کردند تا نکند کازینوهای فرزندان رشیدشان در سواحل مدیترانه کاربری اش عوض شود یا ویلاهای عیاشی شان در تابستان های بقاع خاک بخورد. آنوقت امثال حسن شاطری ها با خون دل دنبال تیمار کردن یتمان مسلمان در خاک وخل های جنوب لبنان بودند تا هموطنان وطن فروشش سرزنشش کنند که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!.
نمی دانم اولین بار چه کسی ضرب المثل «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» را برای اقدامات استراتژیک ایران در منطقه بکاربرد. فقط همینقدر معلوم است که وطن فروش ها سالهاست استدلالی قویتر از این ابتذال فکری پیدا نکرده اند. نمی فهمم چطور یک ایرانی اینقدر می تواند بی غیرت باشد!