"من" های ما برای شما ما نمی شود
دیگر سکوت،غرق معما نمی شود
 
با دیده ای که باز به نامحرمان شده
می خواستم ببینمت اما نمی شود
 
داریم ادعا که گل نرگس علی
با این همه حبیب که تنها نمی شود
 
اما میان ذکر قنوت و دعای خود
یک دست هم برای تو بالا نمی شود
 
در بین لحظه ها و مکان ها و یادها
جایی برای بودنتان وا نمی شود
 
این است حرف آخر این نسل روسیاه
وقتی دگر بیا،که حالا نمی شود.