بار الها از کوی تو بیرون نشود پای خیالم

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت فاطمه» ثبت شده است

الا ای چاه یارم را گرفتند...

از تشییع پیکر همسر مظلومش که برگشت بچه ها را خواباند و به نخلستان رفت با چشمان گریان آهی کشید و آنگاه سردرچاه کرد ونالید که :

الا ای چاه یارم را گرفتند
 گلم عشقم بهارم را گرفتند

میان کوچه ها با ضرب سیلی

همه دار و ندارم را گرفتند

دگر پروانه بال و پر ندارد
نه بال و پر که خاکستر ندارد

مفسرها! همه با خون نویسید
 که قرآن علی کوثر ندارد
السلام علیک یا فاطمه الزهرا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

مگر علی هم مسلمان بود؟!!

روزی علامه امینی صاحب کتاب ارزشمند الغدیر، باجمعی نشسته بودند که یکی از روحانیون اهل سنت، اجازه ورود خواستند تا سوالی مطرح کنند.
پس از اینکه به حضور آمدند عرض کردند:
جناب شیخ ما معتقدیم علی (ع) خلیفه چهارم راشدین است و شما معتقدید اولی آنها.
مگر نه اینکه علی ( ع) مسلمان و پیرو رسول خدا بوده است پس اصرار شما به ارجحیت او نسبت به سه خلیفه قبلی چیست؟
علامه جواب داد: مگر علی هم مسلمان بود؟!!
همه سکوت کردند، عالم سنی گفت یعنی چه؟ خب معلوم است که مسلمان بود،
علامه گفت: نه من فکر میکنم که علی اصلا مسلمان نبود!!
مجددا عالم سنی گفت: چه میگویی شیخ؟ منظورت چیست؟
علامه گفت: مگر نه اینکه در قران آمده است
(و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا)،،
اگر درب خانه مسلمانی را زدید و باز نکرد برگردید،، ولی تا انجا که من میدانم عمر با لگد درب خانه را شکست و پهلوی دختر رسول خدا را که پشت در بود شکست!!
آیا به نظر شما علی و فاطمه و اهل بیت خانه رسول خدا مسلمان بودند؟؟؟!
در این هنگام عالم سنی سر به زیر افکند و بی هیچ صحبتی مجلس را ترک کرد..

یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

خاک بهشت

ﻣﻌﻠﻤﯽ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ‌ﺁﻣﻮﺯﺵ ﮔﻔﺖ: ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺧﺎﮎ ﻧﯿﺎﻭﺭﯼ، ﻧﻤﺮﻩ‌ﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ‌ﺩﻫﻢ! ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ! ﺍﮔﺮ ﺧﺎﮎ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﺮﻩ‌ﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺩﺍﻧﺶ‌ﺁﻣﻮﺯ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻣﺸﺘﯽ ﺧﺎﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻠﻢ ﺁﻭﺭﺩ. ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ: ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﺍﺯ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﯼ؟! ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﮔﺎﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺁﻭﺭﺩﻡ! ﻭ ﻫﻤﺎﻥ‌ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﯼ، ﺑﻬﺸﺖ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﻣﻌﻠﻢ ﮔﺮﯾﺴﺖ ﻭ ﻧﻤﺮﻩ‌ﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ.

تقدیم به مادر گیتی خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

مقتل نوشت ؛ آه...و یعنی تمام شد

یا فاطمة الزهرا "سلام الله علیها" ؛

مقتل نوشت ؛ آه...و یعنی تمام شد
یعنی که دور مادرمان ازدحام شد
یعنی رکوع پشت درش امتداد یافت
یعنی شهید سجده به پای امام شد
هر کس رسید روی تنش رد پا گذاشت
قتلش حلال گشت و نجاتش حرام شد
تنها به جرم اینکه دفاع از امام کرد
محکوم ضربه های پر از انتقام شد
اینجای قصه مادرمان حرفها شنید
تا شد...شکست...درد شدیدش مدام شد
قنفذ به طعنه فاتحه ای خواند و خنده کرد...
یعنی که کار کشتن زهرا تمام شد..

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

ایام بیماری حضرت زهرا(سلام الله علیها)

شرمنده ام بابت این شعر...
ایام بیماری حضرت زهرا(سلام الله علیها)

کم کم نفس نفس زدنم خوب مى شود
لحن بریده ى سخنم خوب مى شود

اینقدر ناامید نباشید بچه ها
چیزى که نیست ... !!
زخم تنم خوب مى شود ...

زینب بس است محض خدا ... قول مى دهم
فردا کبودى بدنم خوب مى شود ...

بدتر ز مشت ، سیلى آن نانجیب بود
کم کم توّرم دهنم خوب مى شود ...

ابرى که روى گونه ى من جا گرفته است
غصه نخور دگر حسنم ... خوب مى شود ...

یا زهرا یا زهرا یا زهرا

بشکند آن دست...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

"فاطمیه نزدیک است

خبر از یک زن بیمار شود میمیرم...

مادری دست به دیوار شود میمیرم...

با زمین خوردن تو... بال و پرم میریزد...

چادرت را نتکان... عرش بهم میریزد...

"فاطمیه نزدیک است"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا