بار الها از کوی تو بیرون نشود پای خیالم

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عکس شهدا» ثبت شده است

پـاس میــداریــم یاد مــــردان واقعی ســـرزمیـنـمـــان را

روز مَـــــــرد نـداشــــتـنـد؛

بلکه روزها را مــــــردانــه سـاخــتـنـد.....

تـنـها جورابـشـــان ســوراخ نـبـود

بلکه پیکـــــری ســـوراخ شده از گـلولـه و ترکــــش داشـــتـنـد.....

پـاس میــداریــم یاد مــــردان واقعی ســـرزمیـنـمـــان را



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

دلتنگ شهیدان

این روزها دلتنگ دلتنگم شهیدان
کی می رود از خاطر من یاد یاران

بعد از شما بال و پرم از دست رفته
تا آسمانها، معبرم از دست رفته

رفتید و ما ماندیم و سیل امتحان ها
در این غبار آلودی شک و گمان ها

آه ای شهیدان جنگ تردید و یقین است
بعد از شما بار گرانی بر زمین است

دنیا محل امتحان هایی خطیر است
یک سو سقیفه آن سوی دیگر غدیر است     

انگار میدان بلا بر پاست هر روز
هنگامهی کرب و بلا برپاست هر روز

هیهات اگر یاران، ولی تنها بماند
کوفه شود ایران، علی تنها بماند

مقداد و سلمان ها چه شد، کو آن همه یار
تنهاست مولا ! أین عمار؟! أین عمار؟!

کو باکری و کاوه، کو چمران و همت
کو آن همه شور و شکوه و عزم و غیرت

مهدی زین الدین و خرازی ما کو
آوینی و صیاد شیرازی ما کو

باید دوباره این زمین را کربلا کرد
باید به فرمان ولایت اقتداء کرد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

اولین بار

یادمان نیست کجا صحبت بی دردی شد
اولین بار کجا نوبت نامردی شد
یادمان نیست کجا ازخودمان دور شدیم
یک شبه با کمی اندوخته مغرور شدیم
وسوسه از دل ملعون که دنیا آمد
و هوس با همه ی قدرتش اینجا آمد
اولین بار کجا شرم به انسان خندید
اولین سیب چگونه لب ما را بوسید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

دنیا مزرعه اخرت

دنیا مزرعه اخرت

عارفی به شاگردانش گفت؛
بر سر دنیا کلاه بگذارید..
پرسیدند چگونه؟
فرمود:
نان دنیا را بخورید
ولی براى آخرت کار کنید...

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
بنده خدا

با کمک های ایران به سوریه و لبنان چه کارهایی می شد در ایران کرد؟!

ایران و سوریه

با کمک های ایران به سوریه و لبنان چه کارهایی می شد در ایران کرد؟!
 
می شد سطح علمی ایران را مثل قطر و کویت و سعودی آنقدر بالا برد تا ظرف 9 سال 1000درصد رشد علمی پیدا کنیم یا مثل قرقیزستان قاهر313 بسازیم یا مثل مصر و مالزی موجود زنده به فضا بفرستیم. می شد آن پول را به دانشگاه ها تزریق کرد تا مثل اسرائیلی ها جزء چند کشور اول دنیا در نانوتکنولوژی، کامپوزیت، سلولهای بنیادی و هوافضا باشیم. می شد مثل کشورهای گوگولی مگولی پایین خلیج فارس با جذب بهترین های دنیا توی المپیک اول باشیم. می شد به لحاظ فرهنگی آنقدر رشد کنیم تا مثل اروپای غربی 25 درصد موالیدمان بی پدر صاحب شناشنامه باشند یا از هر 5 دخترمجردمان 4 تایش باکره نباشد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

امادگی برای مرگ

امادگی برای مرگ

صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت . نمازگزاران ، همه او را شناختند؛ پس ، از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید . پذیرفت .
نماز جماعت تمام شد . چشم ها همه به سوى او بود. مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست . بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آن گاه خطاب به جماعت گفت : مردم !هر کس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد! کسى برنخاست . گفت : حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است ، برخیزد! باز کسى برنخاست . گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید! (تذکرة الاولیاء - عطار نیشابوری)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

یک مشت استخوان

عمری گذشت و یوسف ما پیرهن نداشت
آری که پیرهن نه، که حتی کفن نداشت
عمری گذشت و خنده به لب‌های مادرم!
خشکیده بود و میل به دریا شدن نداشت
عمری همیشه قصة نقاشی سعید!
مردی که دست در بدن و سر به تن نداشت...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

قران

در ایـن شـهـر کــه نـمـی‌تـوان بــه هـیـچ‌کـس
اعـتـمـاد کـرد !
کتابی هـسـت کــه
مـی‌تـوان حـتـی بــه برگ برگش تـکـیــه زد
چــه رسـد بــه صـاحـبـش...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

ای سید و مولای ما...

رهبری

این روزها وقتی که دلم می گیرد، وقتی که برای مهدی فاطمه دلم تنگ می شود، به عکس شما نگاه می کنم آقا. شاید قدری عمیقتر از همیشه، شاید تا جائیکه غرق شوم، محو شوم. وقتی که می خندید دلگیریم رفع می شود. اما، بعد از آنیکه یک دل سیر گریه کرده باشم. و بعد از آنیکه زیر لب گفته باشم که "ای سید ما، ای مولای ما، دعا کن برای ما"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

قهرمان واقعی

کلاس چهارم یادتونه؟؟؟ تو کتاب درسیمون یه پسر هلندی بود که  انگشتش رو گذاشته بود تو سوراخ تا سد خراب نشه...!قهرمانی که با خاطرهاش بزرگ شدیم.تازه تو کتاب عکسی از پطروس هم نبود. و ما هیچ وقت تصویرش رو ندیدیم...هرکدوممون یک جوری تصورش کردیم...که خسته بود.رنگ پریده بود.انگشتش کرخت شده بود...یک کمی پایین تر کلمات و ترکیب های تازه بود.کرخت یعنی سست،بیحس...

گذشت...

گذشت و دیدم اصلا اسمش پطروس نبود.هانس بود.هانس یک شخصیت تخیلی بود یک نویسنده امریکایی به نام مری میپ داچ نوشته بود.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا