بار الها از کوی تو بیرون نشود پای خیالم

عاشقانه های الهی چیز دیگریست...

آنقدر عاشقانه برای خُـــــــدا

 زندگی کنیم که خدا هم عاشـقانه بگوید

 وَصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسـی

 تـورا براے خـودم سـاخته ام!!!


 عاشــقانه هاے الـهی چـیز دیگریســت....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

به فریادم برس...

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ
ﺍﻋﻤﺎﻟﻢ ﺯﻭﺩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﺎﮎ ﺣﺎﺿﺮ
ﺷﻮﻧﺪ .
ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩﻡ ﺑﺮﺱ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

بزرگترین دروغ قرن 21:سفر به ماه!!! (قسمت اول)

سفر به ماه!

یک استادی می گفت که دشمن همیشه سعی داره برای تضعیف روحیه ما خودش رو بزرگتر از چیزی که هست نشون بده ، نمونش هم همین تجهیزات مثل میرکاوا بود که بچه بسیجی های حزب الله مثل گوجه فرنگی ترکوندنشون.
یکی از این دروغ ها که چند ساله فکرم رو مشغول کرده ، پروژه سفر به ماه هست ، گفتم این جا در موردش صحبت کنیم.
به عنوان نمونه سایت راسخون اینجا اسناد و مدارکی رو برای دروغ بودن این پروژه اعلام کرده ، اما روزنامه جام جم این ادعا رو تکذیب کرده.البته خوب من به شخصه عقیده دارم که این ادعا دروغ بوده.
اما یک سوال دارم ،به نظر شما چرا کشورهایی مثل روسیه این ادعا رو تکذیب نکردند؟

ما مدارکی داریم که فرود انسان بر روی ماه در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 دروغی بزرگ بوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

خانه تکانی

خونه تکونی

 ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﻨﺪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﺗﻮﻥ ﺑﺬﺍﺭﻡ
ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﯿﺪ
ﮐﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﮑﺮﺩﻧﺘﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺑﺪﻥ
عید نزدیک است..توصیه منو جدی بگیرید

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

آیا میدانید چرا نمک حرمت دارد؟

یا علی

آیا میدانید چرا نمک حرمت دارد؟

بخاطر اینکه حروف ابجد نمک با علی یکی است.
نمک خوردیم نمکدان نشکنیم.یعنی وقتی یاعلی گفتیم تا آخر هم با علی باشیم.
 آمد نمک و علی موافق به عدد    
 نشناخت نمک، هر که علی را نشناخت
 بزرگی گفت: اسم شریف مولا علی(ع) به عدد ابجد 110 است و رقم واژه ی نمک هم 110 می باشد و وجه ارتباط این مسأله را در یک جمله خلاصه کرد:
« هرکس علی(ع) را نشناسد نمک نشناس است»
  در مکتب عشق، پیر و استاد علی است
عالم همه بنده اند و آزاد علی است آمد علی و نمک موافق به عدد یعنی که نمک سفره ایجاد علی است

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

عجب اشتباهی کردیم انقلاب کردیم!

انقلاب

عجب اشتباهی کردیم انقلاب کردیم! به غلط کردن افتادیم. بعضی ها انگار یادشون رفته اون زمان چه خبر بود. افسر آمریکایی جرات نداشت توی این کشور نطق بکشه؛ سگش که جای خود داشت! حالا چی؟

زمان شاه توی هر خونه یه ال سی دی بود اما الان تو ۵۰ تا خونه هم یه تلویزیون سیاه و سفید پیدا نمیشه!
زمان شاه اگر دزدی می شد اعلی حضرت محکم برخورد می کرد حتی اگر خواهرش اشرف باشه، اما الان خود حکومت تمایلی به برخورد نداره!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

کودک اندلسی...قسمت آخر

کودک اندلسی

قسمت آخر

 نگران پدرم بودم. اوضاع و شرایط اندلس و غرناطه نسبت به مسلمانان روز به روز بدتر و دشوارتر مى شد

دستگاه ادم کشى اندلس که به دیوان تفتیش معروف بود، روز به روز بر شدتعمل و بى رحمى خود مى افزود. هزاران نفر، این سرزمین را داوطلبانه یا به اجبار ترک کرده و براى حفظ دین خود، دست به هجرت زده بودند.

شمارى بینوا و بى پناه هم که از عرب هاى مسلمان مانده بودند، در فشار بودند و امکان کوچ نداشتند. روزى نمى گذشت مگر آنکه عده اى به دارآویخته مى شدند، یا زنده طعمه آتش مى گشتند، یا در چنگ بازرسان و عمال تفتیش، به بدترین صورت شکنجه مى شدند، شکنجه هایى سخت،مثل کندن ناخن ها، بریدن انگشت ها، گداختن بدن ها با آتش، حبس هاى انفرادى و تشنه و گرسنه نگه داشتن براى مدتى طولانى.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

فرزند امام خامنه ای در راهپیمایی

فرزند امام خامنه ای

حضور فرزند امام خامنه ای در راهپیمایی #22بهمن امسال.

خدا حفظ کنه این #اقا-زاده ای رو که با اقا زاده های دیگه فرق دارن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

کودک اندلسی...قسمت هشتم

کودک اندلسی

قسمت هشتم

آن شب براى من تولد دوباره اى بود. از فرداى آن شب، نگاهم به همه چیز عوض شد

ساختمان ها و در و دیوار شهر با من حرف مى زدند. هر وقت نگاهم به مسجد با شکوه ((الحمراء)) مى افتاد، یا گلدسته هاى بلند و بى مانند غرناطه را مى دیدم، احساسات درون ىسر تا پایم را فرا مى گرفت و اضطراب و هیجان عجیبى مى یافتم و با شوق فراوان، اما آمیخته به اندوهى عمیق تاریخ گذشته مى برد. هر چه مى گذشت، آگاه تر مى شدم و در هر فرصتى از پدرم درباره گذشته خودمان و تمدن اسلامى مى پرسیدم. حرف هاى پدر، درون مرامشتعل ساخته بود. گاهى بى اختیار، دور مسجد با عظمت الحمراء مى چرخیدم و آن را مخاطب قرار مى دادم و با بغضى که در گلو داشتم و با آهنگى سوزان مى گفتم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

دلتنگ شهیدان

این روزها دلتنگ دلتنگم شهیدان
کی می رود از خاطر من یاد یاران

بعد از شما بال و پرم از دست رفته
تا آسمانها، معبرم از دست رفته

رفتید و ما ماندیم و سیل امتحان ها
در این غبار آلودی شک و گمان ها

آه ای شهیدان جنگ تردید و یقین است
بعد از شما بار گرانی بر زمین است

دنیا محل امتحان هایی خطیر است
یک سو سقیفه آن سوی دیگر غدیر است     

انگار میدان بلا بر پاست هر روز
هنگامهی کرب و بلا برپاست هر روز

هیهات اگر یاران، ولی تنها بماند
کوفه شود ایران، علی تنها بماند

مقداد و سلمان ها چه شد، کو آن همه یار
تنهاست مولا ! أین عمار؟! أین عمار؟!

کو باکری و کاوه، کو چمران و همت
کو آن همه شور و شکوه و عزم و غیرت

مهدی زین الدین و خرازی ما کو
آوینی و صیاد شیرازی ما کو

باید دوباره این زمین را کربلا کرد
باید به فرمان ولایت اقتداء کرد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا